۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

کوچه نشین


چند صبایست که روی ماهت را ندیده ام  جان عزیزت پرده اتاقت را کنار بزن و از پشت پنجره نگاهی به من کوچه نشینت بیانداز.

۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

صدای فاصله ها

و عشق صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند؟
سهراب سپهری

۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

آغوشت


چشمانم را که میبندم آغوشت مهربانانه برابرم باز میشود.

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

رشک نوبهار


من مانده ام ز پا
                    ولی آن دورها هنوز 
 نوری ست 
            شعله ای ست 
                              خورشید روشنی ست
               که،میخواندم مدام
اینجا درون سینۀ من زخم کهنه ای ست 
                                               که میکاهدم مدام
زنده یاد حمید مصدق

۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

رویا

در لحظه های دوریمان چشمهایم را میبندم، نفسهای عمیق میکشم و با هر نفس بوی خوش گیسوانت را بخاطر می آورم، آنگاه ضربان قلبم افزایش میابد و انرژی تازه در درونم بجوش میاید،تو را کنار خود میبینم که دست در دست من بر روی شنهای ساحل میدویم و برق چشمان زیبایت خون تازه ای در رگهای بی رمقم میدواند و لحظه هایم رنگ خوشبختی بخود می گیرند و لبخندهای شیرینت تمام دلشورها و نگرانیهایم و افکار تلخم را از من جدا می زدایند. و ای کاش رویا به این زیبایی را پایانی نبود.

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

کوک

فصل هاست که دیگر ساعتم را کوک نمی کنم تیک تیکش برایم دیگر در اوقات تنهایی هم صحبت خوبی نیست.

۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

تلخ

زندگی تلخ نیست آدم ها زیادی تلخ شده اند.

۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

آغوش تو


من تنهاییم را به شوق رسیدن به آغوش تو که پناه دل تنگی و دل خستگیم است سپری میکنم.

۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

فراموش

چقدر  شوق پرواز داشتی که وقتی توانستی پرواز کنی و به اوج آسمان بری من زمینت را فراموش کردی.

۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

امشب


کاش میتوانستم از نگاهت بفهمم در دلت چه غوغاییست که امشب با ناله ای بغض آلود بر دیار این دل خسته اشک می ریزی.

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

پنجرۀ یار


این دنیا و مال و اموالش بنام شما مرا پشت پنجرۀ یار نشستن کافیست.

۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

عطر تن تو

صدات بهم آرامش میده، کاش همین صدا من را از خوابهایم بیدار و از کابوسهای نبودنت رهاییم میداد.کاش صبحانه ی من عطر تن تو باشد.ای کاش روز من با شنیدن صدای تو آغاز و تمام میشد.

۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

The Wall


آقامون راجر واترز چندیست که تور The wall را آغاز کرده. مردی که 30 سال پیش این آلبوم را در گروه پینک فلوید ساخت، حالا تصمیم گرفته این تور را اجرا کنه تا پیام این آلبوم را یک بار دیگر به گوش جهانیان برسونه. او که با هر نوع جنگ، دیکتاتوری و حق کشی مخالف هست و در تمام آلبوم هایش چه با پینک فلوید و چه جدا این نکات را بارها اعلام کرده. درکنسرت هم دست به ابتکاری عالی و بی نظیر زد و در هنگام اجرای آهنگ The Thin Ice عکسهای ندا آقا سلطان،فریدون فرخزاد، ترانه موسوی،قاسملو و ...  را به نمایش در آورد تا صدای ظلم و ستم دیگر،بر مردم یک کشور را به گوش جهان برساند و بگوید به یاد ما مردم ایران هست. ما مردمی که با آهنگهایش بزرگ شدیم و خاطره داریم. او در گفت و گویی دربارۀ آلبوم The wall و تور جدیدش با صداقت و فروتنی حرف زده که در زیر میتوانید آنرا بخوانید.
سی سال از انتشار آلبوم «دیوار» اثر گروه پینک فلوید می‌گذرد، اما این آلبوم و راجر واترز یکی از خالقان آن همچنان می‌درخشند. راجر واترز برای گرامیداشت سالگرد 30 سالگی این آلبوم درخشان تصمیم گرفته پاییز امسال توری برگزار کند و این آلبوم داستانی را باری دیگر روی صحنه ببرد(داستانی که تاحدودی زندگی خود واترز است) و نسل جدید را با این آلبوم آشنا کند.
به گزارش خبر آنلاین،راجر واترز، یکی از پایه‌گذاران، نوازنده گیتار بیس و ترانه‌سرای اصلی گروه پینک فلوید هفته پیش در گفت‌وگویی اعلام کرد:«پس از 30 سال که این آلبوم را برای اولین بار اجرا کردم، این ترانه‌ها معنایی تازه برایم پیدا کرده‌اند. 30 سال پیش وقتی که خیلی عصبانی بودم و البته چندان هم جوان نبودم خودم را در وضعیت دفاعی می‌دیدم. چون از گفتن بعضی چیزها می‌ترسیدم و حالا متوجه شده‌ام که در آن داستان شخصی، شاید در گوشه‌ای از آن بتوان کنایه‌ای از دغدغه‌های جهانی‌تر، دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی کشف کرد.»او افزود: «واقعا به همین دلیل است که تصمیم گرفته‌ام اجرایی جدید از این قطعه خلق کنم و البته از بسیاری چیزهایی که آن موقع استفاده کردم هم بهره می‌برم.»
البته واترز اعلام کرده اجرای جدید، نسخه گرد و خاک گرفته ‌شده اجرای چند دهه پیش نیست. در واقع واترز دلیل بخشی از اشتیاقش برای اجرای جدید را امکاناتی که فناوری جدید در اختیارش می گذارد می‌داند، فناوری جدید به او اجازه می‌دهد کارهایی انجام بدهد که در دهه 1980 و 1990 حتی فکرش را هم نمی‌توانست بکند.واترز در این مورد می‌گوید: «سیستم پخش امروز با سیستم گذشته کاملا فرق می‌کند، معنی‌اش این است که می‌توانم بر تمام صفحه 75 متری دیوار تصویر پخش کنم... آن روزها نمی شد این کار را انجام داد.»با وجود وعده‌های نمایشی بسیاری که این اجرا دارد، خود راجر واترز اهمیت اجرا را پیام سیاسی و اجتماعی آلبوم می‌داند پیامی که معتقد است همچنان زنده و نو است.او می‌گوید: «آن موقع که این اجرا را انجام دادیم هدفمان پایان دادن به جنگ ویتنام بود، حالا هم درگیر جنگ در افغانستان و عراق هستیم، پس پیغام ضدجنگ بسیار جدی در «دیوار» وجود دارد، آن موقع این پیام بود حالا هم هست.»
واترز در این اجرا بخشی را طراحی کرده است که با آن یاد سربازان کشته‌شده در جنگ‌های اخیر و جنگ‌های پیشین را زنده می‌کند.اجرای این تور در آمریکا 15 سپتامبر در تورنتو آغاز می‌شود. گروه واترز سپس 15 دسامبر در آنهایم کالیفرنیا روی صحنه می‌رود و تور در اروپا ادامه می‌یابد.
واترز این اجرا را پایان دوران اجرای زنده‌اش می‌داند. خودش می‌گوید:«دیگر مثل آن وقت‌ها جوان نیستم. مثل بی.بی.کینگ و مادی واترز هم نیستم.»این هنرمند 66 ساله افزود: «دوستم اریک کلاپتون... تا روزی که بمیرد گیتار می‌نوازد و روی صحنه خواهد ماند چون کارش این است. من خواننده بزرگی نیستم، نوازنده بزرگی هم نیستم یا هر چیز دیگری، اما هنوزم شور و شوق دارم و البته چیزی برای گفتن.»حرف نهایی راجر واترز این جمله بود: «آواز قویی درونم نجوا می‌کند و به نظرم «دیوار» این آواز است.

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ در خوابت بمان و حتی یک ثانیه هم از آن بیدار نشو تا نبینی بر گردن سربازت چفیه اعراب انداخته اند.

۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

صدای آتش

چه شبیست امشب ساکتِ ساکت، فقط صدای آتش تنهاییست در کلبه من

۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه

دلم


خاطرت هست گفتم نفس هایم پر از تردید رفتن است حال دلم اینجا اسیر است.

۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

هدیه

و من تو را بخود هدیه می دهم وقتی تلخی زندگی نفسهایم را به شماره می اندازد.

۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

همین یکبار


قدیمیا میگن همیشه دست خدا بالای سر آدماست تا مواظبمشون باشه.
خدایا همین یکبار بذار گرمای دستت را روی سرم حس کنم، بذار باور کنم هستی. بذار با گرمای دستت از این سرما نجات یابم.

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

آقای الیسد خجالت دارد


در موسیقی ایران یک رسم غلط وجود دارد و آن این است که وقتی یک هنرمند از میان ما میرود دیگر خواننده های عزیزمان آهنگهای آن مرحوم یا مرحومه را بر میدارند و با کمی تغییر و یا بدون تغییر میخوانند تا به نوبۀ خودشان یادی از آنها کرده باشند.
به تازگی هم محمد نوری از بین ما رفت و از خودش آهنگ های زیبایی را برای ما به یادگار گذاشت. جان مریم سر آمد این آهنگهاست. السید خوانندۀ آن سوی آب، این آهنگ را باز خوانی که نه ولی به نوعی دیگر خوانده است. حالا از خانوادۀ مرحوم نوری یا از آهنگ ساز این قطعه اجازه گرفتن یا نه خدا میداند!!!!
شخصاً فکر میکنم این کار السید غلط است به چند دلیل:واقعاً صدای السید به مرحوم نوری شباهتی ندارند و نخواهد داشت پس خواننده جدید(السید) مجبور به تغییر ریتم آهنگ شده تا صدایش را با موزیک همخوانی دهد و این کارش باعث دل زدگی شنونده میشود چون آهنگ مرحوم نوری برای همه با همان صدا و موزیک تجلی کنندۀ خاطراتشان است نه با صدا و موزیک جدید السید. گذاشتن ویدئو نا مناسب بر روی آهنگ بخوصوص آهنگی ساده مثل جان مریم هم کار را بیشتر خراب کرده. ویدئویی که فقط با استفاده از زیبایی یک زن و هنر رقصدیدنش قصد جلب بیننده را دارد نه صدا و یا هنر آهنگ سازی آقای السید. این آقا برای مرحوم نوری با این کار حرمتی قائل نشده چون مانند موزیک ویدئوهای قبلیش از زن استفادۀ تجاری کرده برای جلب بیننده. اگر بشود از گناه خوب نبودن آهنگ و خوب نبودن صدای السید گذشت از بی حرمتی به مرحوم نوری و جنس زن نمیشه گذشت.
شاید بگین چون از صدای السید خوشم نمیآید دارم این حرفا را میزنم که حرفتان کمی هم درست است ولی کلاً با تغییر آهنگهای قدیمی توسط افراد جدید و حتی خود خواننده آهنگ قدیدمی مخالفم. آقای السید عزیز صدای شما در حد خواندن جان مریم مرحوم نوری بنود و باور کن این کار شما تن آن مرحوم را در قبر لرزاند حتی اگر در آخر موزیک ویدئو با نوشتن متنی یاد او را گرامی بدارید. ای کاش هرگز فکر خواندن جان مریم به مغزت نمیرسید. و ای کاش این کانالهای ماهواره با پخش این موزیک ویدئو موافقت نمیکردند.
ای کاش شما هم مانند شهبال شبپره که همراه با مرحومه مهستی و منصور آهنگی را برای مرحومه هایده ساختن و از صدای خودِ مرحومه هایده برای آهنگهایش استفاده کردند و در کنار آن آهنگها از خواهرش مهستی که هم سطح و کمی هم صدایش شبیه به صدای هاییده بود بهره گرفت،شما هم چنین کاری میکردین.هنری جدید از خود نشان می دادید نه تقلید کورکورانه و خراب کردن آهنگ جان مریم. 

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

حضورت

در میان آرزو های منطقی ام از جنس حضورت، تنها کورسویی از نور وجودت کافی است.

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

با تو


با تو تنها لحظه ای شیرین رقم خواهد خورد
بوسه هایت عشق بازی خواهد بود
مال من باش و به آغوشم بگیر
باز هم بزن تیری به قلب عاشقم
سوزشی در قلب احساس میکنم
این سوزش همان آرامش است

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

دنبال

من کجا باید دنبال عطر گیسوانت بگردم وقتی بینمان فاصله هست؟؟